داستان کوتاه

داستان کوتاه

داستان کوتاه

داستان کوتاه

داستان کوتاه

ادبیات داستانی فارسی
داستان کوتاه
داستان بلند
رمان
رمان عاشقانه
عاشقانه
نویسندگی خلاق
Lovely story
#داستان_کوتاه #رمان-عاشقانه #رمان-مجازی #رمان-رایگان

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • 26 September 23، 20:38 - نویسندگی خلاق
    عالی
  • 24 September 23، 16:47 - داستان کوتاه ادبی
    عالی ی

آموزش نویسندگی  سطح مقدماتی .    طرز پردازش  خصیصه های  شخصیت های داستان. 

 منفی منفعت جو 
شخصیت عمو غلام در پس از باران.



شخصیت با خصیصه و مشخصات : 

   قیم و یا والد نادان.  
یعنی شخصیتی که برخلاف جایگاهش عمل میکند‌ . و اشتباهش از سر بی خردی و نادانی ست و بس.   چنین اشخاصی ناچار میشوند دسیسه پشت دسیسه و نیرنگ پشت نیرنگ  تا جایی ادامه دهند که ختم به یک تراژدی و یا افتزای‌ تمام عیار شود. چنین اشخاصی به بازوهای اجرایی نیازمند هستند. معمولا چند نوچه و یا زینفع و  جیره خور موزی و زیرک و وفادار دارند و نقشه های خود را عملی می‌کنند. حال یا مستخدمین و کارگران کارخانه یا افراد فقیر و معتاد و یا افراد فرو دست و سرخورده جامعه هستند که به آنان خدمت می‌کنند و چوب لای چرخ جریان اصلی داستان می‌گذارند. گاه می‌توان حتی از برادر و خواهر کوچک تر و ضعیف و تحقیر شده بجای بازوی اجرایی استفاده کند. حتی گاه از فرزند کوچک و گوش به فرمان .  توجه: شخصیت هایی که بعنوان بازوی اجرایی انتخاب می‌کنید   همیشه شخصیت هایی تحقیر شده  سرخورده  و دچار کمبود و عقده و خلا  انتخاب نمایید . تا شخصیت  "والد نادان" بتواند با تحریک و بهره از نقطه ضعف آنان  ، شرایط انگیزشی را برای گوش فرا دادن به دستورات و انجام دستورات و دسیسه ها   آماده نماید‌     حتی بیش از حد تحمل به آنان تحقیر و توهین و فخر فروشی کند اما در عین حال نیز به آنان گوشزد نماید که تنها راه چاره ی خروج از آن شرایط  همانی است که خودش می‌گوید. و  اگر انجام نشود شرایط برای شخصیت  'تحقیرشونده" بدتر نیز خواهد شد‌ .  مثلا‌‌‌‌....   والا به نظرم
شخصیت مادر کتایون ریاحی در پس از باران.  از سر نادانی و طینت نازیبا برای یافتن  فکر چاره  ، دست به اتخاذ تصمیمات غلط میگرفت و ایجاد مشکل می‌کرد.



شخصیت مکمل این نوع  باید خصیصه هایی همچون  : 

    ضعیف و فرمان بردار     بعنوان  بازوی اجرایی ؛
شخصیت برادر کتایون ریاحی در پس از باران.



شخصیت با خصیصه : 

   ساده لوح و زودباور  و دروغگو

چنین شخصیتی از سر ناچاری و بی خردی دروغ می‌گوید. از سر ناپختگی و بی تجربگی ‌ . چنین شخصیت هایی همیشه وابسته به اشخاص دیگری هستند یا تحت حمایت و مورد محبت بزرگتری غمخوار قرار دارند.  ولی عده ای از سادگی و ابله بودنش سواستفاده و هربار به طریقی او را مجاب به انجام اقدامی اشتباه می‌کنند.   شخصیت مورد نظر با تمام وجود تلاش می‌کند تا مرتکب خطا نشود ولی  افراد سودجو و متقلب  در مقابل  زیرک تر و خلاق ترند . و او را مجاب به انجام کار خطا می‌کنند. 
مثال :
ممممم.... والا بارز ترین مثالش که کمی خنده داره  شخصیت جناب شخص شخیص و محترم :
شخصیت پی نی کی یو .
یا شخصیت   وروجک
در وروجک و آقای نجار.



شخصیت با خصیصه :

   ضعیف و دروغگو


شخصیت متقلب و هاشاگر



شخصیت ترسو و مضطرب



شخصیت سنگرنشین سکوت.



شخصیت از عالم و آدم شاکی.


____

شخصیت محبت گر خاله خرسه.
_____
شخصیت اغراق گر
______
شخصیت خبرچین
______
شخصیت پایه سماوری.
______
شخصیت لشکر کلاغ از یک تا چهل کلاغ
______
شخصیت خیرخواه.
همچون  اسامی   اقاجون. آقابزرگ.  حاج آقا بزرگ.   نن‌جون‌ .  مادربزرگ . خاتون . خانم بزرگ. عزیز جون.
_____
شخصیت عاقل نما و لجباز
____
شخصیت تک بعدی و سوزن گیر کرده
   هرچه می‌شود  می‌گذارد تقصیر واقعه انقلاب ‌ . که اگر انقلاب نبود اکنون چنین و چنان رخ نمی‌داد....  خول مجاز یه کلام : شخصیت دلگیر از حوادث کلان وسلام.
______
.  بهانه جو و ایستا
______
شخصیت زخم غرور
_____
♠︎شخصیت مرموز :
شخصیت مبهم و رازآلود‌ . بی وقت سر و کله اش سبز میشه و اقدامی عجیب میکنه و بی توضیحات غیب میشه و معادلات رو به نفع شخصی قهرمان تغییر میده‌ . و باید در جای دیگری هم از پیش به مرموز بودن و روابط و دایره ی مشکوک اطرافیانش اشاره بشه بعنوان عنصر پیش آگاهی. 
______
شخصیت همدم.  مونس‌ ؛ پرستار‌ .  بی سواد‌ یا کم سواد‌ . کم توقع. مطیع . ساده دل. و دارای دغدغه های خنده دار و متناسب با دنیای کوچک ذهنی اش‌ . ....  دستو پاچلفتی.  . پیردختر. لهجه دار. و گاه حسود. و در عین حال و لحظه دیگر غمخوار و بی ریاح.  به اصطلاح حسادت مثبت. و زودگذر. نه از ته دل.
______
*شخصیت خردمند و با تدبیر؛  یه درجه از شخصیت های  مادرجون  _ عزیز جون_ خاتون- مادربزرگ_ پدربزرگ- پدرجون-اقاجون-    بالاتر باید باشد. و نباید نسبت خانوادگی با شخصیت های اصلی بدارد‌ . بلکه با کمی فاصله از دور تر  مشرف وقوع حوادث و  شخصیتی با خصیصه های  کم حرف. خشک. نگاه خیره و معنادار. با حرمت و احترام بالا. ریز نقش گاهاً. ریش سفید و گیس سفید محله. کوچه . آبادی. شهر. خاندان. با نماد بارز ؛ عینک  قدیمی، عصای قدیمی، سنت های قدیمی، منش  کدخدا مردی‌ . صلح جو. عاقبت اندیش‌ . دنیا دیده. رک حرف زن. تلخ حرف زن. بی واهمه از  رنجش دیگران. گاه تندو بد اخلاق‌ . بی اعصاب.  و در طول داستان در حد  ناظر و حاظر بر سیر جریان اصلی  باید چند باری رهگذر وار و کوتاه وارد صحنه شود و سرد و ساکت و در حد چند نگاه و یا حرف سر بسته و مبهم و پیچیده  عبور کند. و معنای عمیق حرفش و یا طعنه و یا کنایه اش بعد از مدتی برای شخصیت های دیگر و مخاطب داستان آشکار شود‌ . و پی به خردمندی و عاقبت اندیشی وی ببرد.
_______
شخصیت متعصب کور.
__________
شخصیت شکسته روح_ می بایست در جوانی اش  یا در جنگ حضور داشته باشد . و یا دچار حادثه ی عشق شده باشد.  و روح خود را برای ابدیت رنجور و آزرده و زخمی  در کالبد و سکوت و انزوا و تنهایی  محافظت کند. اگر هم بنا بر حرف زدنش باشد   همه چیز را با توجه به خط فکری و تاثیر پذیری از مباحث و زوایای درد خویش  می سنجد و ملاک و معیار و عیار برای او    یا   حادثه ی عشق است. یا تاثیرات و عواقب جنگ بر موضوع‌ .
حتی در بی ربط ترین مسائل نیز  ابتدا به  جنگ و پیامدهای آشکار و پنهانش پل میزند و سپس به نحوی عجیب و غیر متعارف به موضوع آن لحظه ختم می‌کند کلامش را‌ ‌ .
از نگاهش انسان ها دو دسته هستند :  دلی‌ . فکری‌ .
دلی ها  مورد لطف خدا بوده اند و چون عشق را تجربه کرده اند  دیگر برای این فرصت ناب زندگانی  برنامه و کار واجب دیگری نداشته و چشم انتظار مرگ و پرواز سوی نور هستند. و آنان که فکری بوده  و کم ارزش ترند ولی در زندگی موفق تر از لحاظ زرق و برق مادی و پیشرفت و مال اندوزی‌
____

●  شخصیت دوستدار خشن.

وی قادر به ابراز محبت نیست. و کارهای عجیبی برای نشان دادن عشق و محبت خود می‌کند.  مانند آن داستان کوتاه بنده که  پدربزرگ بعد مدت ها کاشف بعمل آورد   از دختر مرحومش یک طفل یادگار مانده. و کوشید تا عاقبت اطلاع کسب نمود کودک در پرورشگاهی در شهر است. وی با هزار امید و آرزو به شهر آمد. پرسان پرسان پرورشگاه را یافت و توانست ثابت کند پدربزرگ آن کودک است. ولی در عین ناباوری آن کودک دیگر در ابتدای سال‌های نوجوانی رسیده بود‌ و از دست بر قضا  اصلا  پسر نبود ‌ . بلکه یک گلدختر لوس بود‌ . پیرمرد ساده دل و سنتی . پذیرفت و توانست با تلاش بسیار نوه اش را مجاب کند با او زندگی کند. و در روستا جو متفاوت از شهر. پیرمرد فکر آبرو و شرافت. نگران حجاب نوه اش. نگران کارهای عجیب نوه اش‌ . و اما نوه نیز هر دم یک سازی میزند.  تویله را خراب و ضمیمه سالن پذیرایی می‌کنند. آشپزخانه اوپن. کف خانه پارکت. آیفون تصویری برای خانه ای که حیاطش درب نداشت‌ . دیوار نداشت. بلکه پرچین و حصار داشت. خلاصه. پیرمرد به هر سازی رقصید.  و بیخبر نوه حین چت در مجازی دلداده ی یه شخصی شد. ولی پس زده شد و دلشکسته و هجران. گریان سمت قله ی کوه رفت. پیرمرد لنگ لنگان با سگ نفس نفس زنان به سر قله رسید. و طی یک مکالمه پر فراز و نشیب و گریه آلود و ملتمسانه و کلی دعا و نذر نیاز و زجه  عاقبت دخترک قبول کرد سمت دامنه ی امن کوه برگردد . پیرمرد که از نیت و تصمیم به خودکشی نوه اش شدیدا دلگیر و عصبانی بود  تصمیم به تنبیه او گرفت و آن شب تا سحر در خانه آنقدر او را کتک زد که چرا میخواستی خودکشی کنی؟ تا عاقبت دخترک فوت کرد‌‌‌‌...(این داستان حقیق و در روزنامه ای در سال ۱۳۵۷ به یک جمله کوتاه نقل شده بود که بخاطر اینکه شخصی تصمیم به خودکشی داشت  آنقدر او را تنبیه کردند که فوت نمود)

خب شخصیت پدربزرگ میشه مصداق  همین مورد .
◆◆◆

دوستان و عزیزان  نوقلم  و داستان اولی ها    بنده این مطلب را  بداهه و با عجله برای شخص شما تایپ نمودم.  و برخی از گزینه ها را شرح ندادم  زیرا  یا مشخص و آشکار بودند که منظور چیست   یا که  زیاد کاربردی نبودند .  اما هرکدام را بگویید  بشکل  ویژه و شرح کامل  اشتراک خواهم گذاشت .  براتون  تفسیر خصیصه و جایگاه کاربرد  و  لازم و ملزوم و  پیش نیاز و مکمل های اون مورد را خواهم گفت.  .چون برخی از خصیصه ها  باید در چارچوب مشخصی  استفاده شوند . وگرنه کارآیی ندارند و یا خوب جفت و جور نمی‌شوند در داستان.

اینها تعدادی از  خصیصه های  موفق در  پردازش شخصیت  بودند .
خصوصیات  هایی که می‌توانید در قالب شخصیت های  داستان   خود جا بزنید‌  و در قالب و شکل شخصیت های چندگانه ای که قبلا گفته ام  بکار بگیرید.
یعنی  حتی میتوانید از این خصوصیت ها  درون  شخصیت هایی مانند    قهرمان. ضد قهرمان. ایستا . پویا . همراستا . متضاد. همراه. فرعی. فرعی تاثیرگذار. فرعی رهگذر. شخصیت مکمل و...... بهره بگیرید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی