رضا بهروزی جشنواره قدر Hamboodah.com
باطری نیمه ورم کرده دوربینم را شب جمعه شارژ میکردم، صبحش کفش های اسپورتم را پا میکردم و خودم را به حوالی یکی از خیابانهای پر جمعیت می رساندم. گاهی ولیعصر، گاهی فردوسی و اگر حوصله می کردم تجریش نیز یکی از گرینه هایم بود. دو الی سه ساعت پیاده روی و بیش از سی شات عکس به درد نخور حداقل دست آورد یک روز تعطیلم بود.
اما حالا حس میکنم دیگر این دوربین به درد نمیخورد، قدیمی شده و از دوربین بودن فقط ظاهرش را خوب حفظ کرده است. حتی عکس های گوشی ام گاهی کیفیت بهتری دارند.
کفشهایم هم دیگر عمرشان به سر رسیده. آنقدر بجای پاشنه کش از انگشتم برای پوشیدنشان استفاده کرده ام که پاشنه شان خراب شده و پشت پایم را میزند
تهران هم دیگر حال و هوای خوبی ندارد. نه رهگذران حوصله دارند که سوژه بی خبر من شوند و نه من از دیدن چشم های ورم کرده و چهره های عبوس پشت ماسک به وجد می آیم.
حالمان که خوب شد اول از همه یک پاشنه کش می خرم. از این پاشنه کش های بلند که آدم برای پوشیدن کفشش نیازی ندارد حتی خم شود