عجایب یک داستان بلند

واااای  که چقدر شبیه قصه ی ایران ما هست این داستان جذاب و خاص،  بقلم توانمند   شهروز براری    1394 

تولد و مرگ بزرگان نویسندگی جهان

رمان سه وعده تجاوز 3

 

       * هجوم اضطراب *   

مدتی گذشت  و  صدای خیابون  میپیچید توی سرم و باز بر میگشت

رمان سه وعده تجاوز 2

 سکوت  مطلق،  صدای تپش های قلب  مضطرب و شکسته ام رو  در تاریکی مطلق  لمس میکردم  و صدای نفسهام ممتد ولی  پرتکرار .  

دانلود رایگان رمان

h.com].pdf   برای دانلود سه اثر داستان کوتاه زیبا به واژه ی ابی رنگ ابتدای همین جمله  در اغاز پست  کلیک نمایید. 

---

دانلود رمان   pdf    بروی لینک مستقیم زیر کلیک کنید  کاملا رایگان  شین براری صیقلانی    دانلود رایگان رمان  

---

رمان قدیمی

رمان دختربی پناه سرگذشت عاشق و معشوقی است بنام بهرام و پریوش که در جریان وصال به هم اتفاقاتی ب

رمان دون جوانی 9

وسط کوچه همسرش را میبـ ـوسید آنوقت به من که میرسید حجب و حیایش گل میکرد... -سودا؟حالت خوبه...؟

رمان دون جوانی 7 و 8

قدمی عقب برداشت و کمـ ـرش محکم با سینک برخورد کرد و آخی گفت... دستم را به پیشانی کشیدم و حالم از خودم به هم خورد..

رمان دون جوانی 6

آیلار نیم نگاهی به صورتم میندازد و همانطور که دستش را دور شانه ی سودا حـ ـلقه میکند، میگوید..

رمان دون جوانی5

امیر： جلوی پایشان ترمز میزنم... همانطور بی حس مردمک چشمهایم را روی صورتشان میچرخانم..

رمان دون جوانی 4

آن قدر هول شده ام که نفهمیدم پابه خانه ی امیر کامیاب گذاشته ام و بدون آنکه بدانم آن دختر کیست و درخانه ی کامیاب چه میکند نبضش را میگیرم...

رمان دون جوانی 3

دستی را که روی کتفم مینشید پس میزنم و با غیظ به چهره ی نگرانش نگاه میکنم... -تو اینجا چیکار میکنی…؟

رمان دون جوانی 2

صدای بسته شدن در راکه میشنوم نفس راحتی میکشم...انگار رفته است! -شهرام خندت واسه چیه…؟میدونی که اعصاب درست درمون ندارم حرفتو بزن میخوام بخوابم! صدای خنده اش قطع میشود ومن میتوانم چهره ی جاخورده از لحنم را تجسم کنم..

رمان دون جوانی 1

صدای زنگ در بلند میشود...دست های مشت شده ام را از روی میز برمیدارم و برای آخرین بار به آینه ی مقابلم نگاه میکنم...سیاهی چشمانم برق میزند...مثل تمام وقتهایی که طعمه ی مناسب جلوی چشمانم تاب میخورد...اینبار دختر یکی از سرمایه گذاران ب

رمان شهر خیس 1

رشت این شهر خیس، سمت رودخانه ی زر ، در پیچ و خم محله ی ضرب ، درون باغ هلو 

رمان سه وعده تجاوز1

سکوت  سکوت    ،  صدای مضطرب و لرزان  افکارم،   کاملا عجین  شدم با خودم،   خسته از سه وعده تجاوز  ،  تشنه ی مرگ و رهایی روحی بیقرار از کنج اسارت این قفس و تنم.... 

بهترین شاعرین و بهترین نویسندگان

 

 

 

 امین‌پور برترین شاعر و بایرامی برترین داستان نویس ۴۰ سال

نمونه متن ادبی

نمونه ای از قطعه ادبی   از  شهروز براری صیقلانی 

more Bio Mr Shin Barari in the newsbooknew

     Newsbooknew papar     

معرفی کتاب های

داستان بلند عاشقانه های مشروطه

قسمت دوم و سوم و چهارم رمان .                  این اثر به ۲۰ قسمت تقسیم شده  است  

دخترانه های خوددرگیر

داستان عاشقانه حقیقی پنجره باز ، پرده پاره

خزان 1398 آخرین نفس‌هایم را در سینه‌ام حبس کرده‌ام. اشک در چشمانم حلقه می‌زند. اما از دوست داشتن او دست نمی‌کشم. نفس‌هایم بوی درد می‌دهند.

رمان دلارام و آرشام از صفحه ۱۰ تا ۲۰

پاکت رو از روی میز برداشتم..نگاهش کردم..سرش رو تکان داد..
اینبار قدم هام رو محکم تر برداشتم ..از اتاق بیرون اومدم..پاکت رو توی دستام فشردم.. 

رمان عاشقانه

آرشام  دلارام ♥صفحه   ۲۱★  رمان خیس ★     

رمان دلارام آرشام از صفحه 1 تا 20

 

دلنویس دخترانه

 دخترانه های  یک ذهن  خوددرگیر   

داستان عاشقانه دلارام آرشام ۲

 از صفحه ۱۰ تا ۲۰    رمان عاشقانه   شین براری صیقلانی   بازنشر 

رمان عاشقانه ۱

  از صفحه ۱ تا ۱۰ رمان دلارام و آرشام  از شین براری  بازنشر 

  د  قصه ی ما یه مردِ..آرشام..مردی ک